کی از ارکان اصلی، بلکه اصلی‎ترین رکن نظام جمهوری اسلامی ایران، ولایت
فقیه می باشد؛ زیرا هم مشروعیت نظام وابسته به آن بوده و  هم نقطه اصلی
تفاوت بین حکومت اسلامی شیعی و دیگر حکومت‎ها، در این رکن است.

بحث در این موضوع از دیرباز در میان فقهای شیعه مطرح بوده و تمامی قائلین
به ولایت فقیه، آن را بر مبنای نصب از سوی ائمه علیهم السلام تبیین
می‎کردند؛ یعنی معتقد بودند که فقیه جامع الشرایط از سوی امام معصوم(ع) به
مقام ولایت منصوب شده است.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه،
باعث طرح بحث‎های بیشتر و عمیق‎تری در این زمینه گردید و این مباحث، راه را
برای ارائه نظریات جدید هموار نمود. یکی از این آرای جدید، نظریه «انتخاب»
بود که از سوی بعضی فقها و اندیشمندان(1) مطرح شد و از همان ابتدا مورد
نقد و بررسی قرار گرفت؛ در ادامه به بررسی بسیار اجمالی دو نظریه انتصاب و
انتخاب خواهیم پرداخت.

نظریه انتخاب:

 این نظریه می‎گوید ائمه معصومین(ع) فقهای جامع الشرایط را به عنوان
کاندیدا و نامزد مقام رهبری به مردم معرفی کرده‎اند یعنی تنها شرایط رهبر
را برشمرده‎اند و به هیچ یک از آنان ولایت را تفویض ننموده‎اند بلکه این
کار را بر عهده مردم گذارده‎اند و مردم نیز با انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم
خود (ازطریق خبرگان) به یکی از نامزدهای مقام رهبری، ولایت را تفویض
می‎کنند.

نظریه انتصاب:

این نظریه می‎گوید فقیه واجد شرایط برتر، از سوی ائمه(ع) دارای مقام ولایت
است و خبرگان از طریق انتخاب یا به تعبیر بهتر انکشاف(کشف کردن) خود، او را
تشخیص داده و به امت اسلامی معرفی می‎کنند؛ بنابراین خبرگان هیچ گونه
ولایتی به او تفویض نمی‎کنند بلکه ولایت او از سوی ائمه تفویض شده‎است؛ در
این صورت حتی در زمانی که حکومت، در دست فقیه نیست یا در حالت عدم اقبالِ
اجتماعی، فقیه، ولایت دارد و در صورت صدور حکم حکومتی، اطاعت مردم از او
واجب است. امام خمینی در این ‎باره می‎گویند: «اگر برای فقها امکان اجتماع و
تشکیل حکومت نباشد، هر چند نسبت به عدم تأسیس حکومت اسلامی معذورند ولی
منصب ولایت آنها ساقط نمی‎شود، با اینکه حکومت ندارند بر امور مسلمین، بلکه
بر نفوس مسلمین ولایت دارند.» (2)

ذکر این نکته ضروری است که شیعیان  واژه «نصب» را همواره در بحث امامت
استفاده کرده‎اند که نشانگر توجه خاص این مذهب به الهی بودن مقام امامت است
و معتقدند که امام باید از سوی خداوند متعال «منصوب» گردد.

در ادامه مسیر انتصاب امام که ویژه معصومان است و خداوند توسط پیامبر (علیه
السلام) آنان را منصوب کرده‎است، با نصبی مواجهیم که از سوی امامان معصوم
(علیه السلام) انجام گرفته‎است که در واقع این دو نصب در طول یکدیگر قرار
می‎گیرند و آن نصب حاکم اسلامی بر جامعه اسلامی در زمان غیبت امام معصوم
است. و در همین راستا شیخ مفید می‎فرماید:

« اقامه حدود وظیفه حاکم منصوب از جانب خداوند است که همانا ائمه هدی علیهم
السلام هستند و آن‎ها نیز افرادی را برای امارت و حکومت نصب فرموده‎اند که
تا حد امکان از فقهاء شیعه هستند»(3)

نکته قابل تامل این است که بدون شک، وقتی مردمی این نگاه را داشته‎باشند که
فقیه جامع الشرایطی که بر آن‎ها حکومت می‎کند منصوب شده از سوی امام معصوم
است و توسط مردم و یا خبرگان آن‎ها منتخب آنان کشف شده است، نوع تبعیت
مردم از ایشان با زمانی که این نگاه وجود داشته‎باشد که فقیه حاکم، انتخاب
شده توسط خود مردم یا خبرگان است متفاوت خواهدبود؛ زیرا در نگاه نخست جنبه
الهی بودن مقام ولایت پررنگ‎تر بوده و در نگاه دوم جنبه زمینی بودن آن.

نکته لازم به ذکر این است که در هر دو حالتِ  اعتقاد به نظریه انتخاب و یا
انتصاب، اهمیت وجود افراد با تقوا، دقیق و آشنا به مسائل فقهی و شرعی در
مجلس خبرگان بسیار پررنگ است؛ زیرا اگر افرادی که وارد مجلس خبرگان می‎شوند
و کارویژه اصلی آن‎ها معرفی رهبر امت اسلامی است از صلاحیت لازم و تقوای
مناسب جهت انتصاب و یا انتخاب رهبر برخوردار نباشند، با عدم توانایی کشف
مصداق مقام رهبری (در صورت اعتقاد به نظریه انتصاب) و یا انتخاب نا به‎جای
خود(در صورت اعتقاد به نظریه انتخاب)، مدیریت جامعه اسلامی را بر عهده فردی
می‎سپارند که توانایی اداره امور مسلمانان را نداشته و با حرکت در مسیر
مخالف اسلام، کشور اسلامی را با خطر جدی مواجه می‎کند. همان‎گونه که تاریخ
انقلاب یک بار شاهد احتمال وقوع این اشتباه بوده‎است که با هوشمندی امام
خمینی این خطر از جامعه اسلامی رفع گردید.

 اهمیت انتخاب خبرگان برای معرفی رهبر کارآمد زمانی پررنگ‎تر می‌شود که به
این نکته توجه نماییم که امروزه گستره تاثیرگذاری و نفوذ ولایت فقیه و
تبعیت از او، از مرزهای ایران فراتر رفته و تمامی مسلمانان اعم از شیعه و
سنی و حتی بسیاری از غیر مسلمانان را نیز تحت تاثیر قرار داده‎است؛ از این
رو هرگونه اشتباه در شناخت مصداق و یا انتخاب رهبر از سوی خبرگان می‎تواند
امت اسلامی در سراسر جهان را با چالش جدی مواجه سازد و مسیر حرکت مسلمانان و
مستضعفان جهان را تغییر دهد.

از این روست که انتخابات مجلس خبرگان در ایران همواره مورد توجه دوست و
دشمن بوده و مخصوصا دشمنان سعی در تاثیرگذاری در چگونگی انتخاب مردم
داشته‎اند. زیرا به وضوح می‎دانند این خبرگان هستند که می‎توانند با چگونگی
نظارت بر رهبر فعلی و یا چگونگی معرفی مصداق رهبر بعدی، بر معادلات داخلی،
منطقه‎ای و حتی بین‎المللی موثر باشند.

از این رو می‎توان گفت انتخاب نماینده خبرگان توسط مردم ایران در اصل
تصمیمی است که ایرانیان برای تمام مردم جهان اتخاذ می‎کنند بنابراین باید
نهایت دقت را در این تصمیم‎گیری به‎کار گیرند تا اسباب اعتلای امت اسلامی
را فراهم آورند.



امید است با انتخاب‎های صحیح و دقیقمان زمینه‎ساز رسیدن به مدینه فاضله ظهور باشیم. (انشاءالله)







فهرست منابع

1-    از طرفداران نظریه انتخاب می توان به آیة الله حسینعلی منتظری در
کتاب «دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة » و آیة الله محمد
مهدی آصفی درکتاب «ولایة الامر» اشاره کرد.

2-    امام خمینی /صحیفه امام / ج 17 / ص 95.

3-    المقنعه، شیخ مفید، ص۸۱۰-۸۱۲.    



تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395برچسب:, | 23:29 | نویسنده : طلاب بسیجی |

-

 

 

 

 

 

 

 

قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادى مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتى تَمُرَّ فاطِمَة».

روز قیامت یک صدائی بلند می‌شود که إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمه (س) می‌خواهد عبور کند.

منابع: کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبى ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136.

2- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلى رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة».

اگر به بوی بهشت اشتیاق می‌کردم فاطمه را بو می‌کردم.

منابع: منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 360.

3- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «حَسْبُک مِنْ نساءِ العالَمیَن أَرْبَع: مَرْیمَ وَآسیَة وَخَدیجَة وَفاطِمَة».

از زنان عالم 4 نفر بهترینانند: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه (س).

منابع: مستدرک الصحیحین ج 3 باب مناقب فاطِمَة ص 171/ سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 126/ البدایة والنهایة ج 2 ص 59/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 363.

4- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «یا عَلِی هذا جبریلُ یُخْبِرنِی أَنَّ اللّهَ زَوَّجَک فاطِمَة».

یاعلی! جبرئیل الآن به من خبر داد که خدا فاطمه را به ازدواج تو درآورد.

منبع: مناقب الإمام علی من الریاض النضرة: ص 141.

5- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «ما رَضِیْتُ حَتّى رَضِیَتْ فاطِمَة».

هیج گاه راضی نشدم تا فاطمه راضی می‌شد.

منبع: مناقب الإمام علی لابن المغازلی: ص 342.

6- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة».

یا علی! خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه در آورم.

منابع: الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبى ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53.

7- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «إِنّ اللّهَ زَوَّجَ عَلیّاً مِنْ فاطِمَة».

خدا علی و فاطمه را به ازدواج در آورد.

منبع: الصواعق المحرقة ص 173.

8- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَحَبُّ أَهْلِی إِلیَّ فاطِمَة».

فاطمه محبوب‌ترین أهل من است نزد من.

منابع: الجامع الصغیر ج 1 ح 203 ص 37/ الصواعق المحرقة ص 191/ ینابیع المودّة ج 2 باب 59 ص 479/ کنز العمّال ج 13 ص93.

9- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «خَیْرُ نِساءِ العالَمین أَرْبَع: مَرْیَم وَآسیة وَخَدِیجَة وَفاطِمَة.

سروران زنان عالم 4 نفرند: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه.

منابع: الجامع الصغیر ج 1 ح 4112 ص 469/ الإصابة فی تمییز الصحابة ج 4 ص 378/ البدایة والنهایة ج 2 ص 60/ ذخائر العقبى ص 44.

10- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «سیّدَةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنَّةِ فاطِمَة».

سرور زنان بهشت فاطمه است.

منابع: کنز العمّال ج13 ص94/ صحیح البخاری، کتاب الفضائل، باب مناقب فاطمة/ البدایة والنهایة ج 2 ص61.

11- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة».

اولین کسانی که وارد بهشت می‌شوند : علی و فاطمه هستند.

منابع: نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95.

12- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ، وَفِیْ عَلیٍّ وَحَسَنٍ وَحُسَیْنٍ وَفاطِمَة».

آیه تطهیر بر 5 نفر نازل شد: بر من و علی و حسن و حسین و فاطمه علیهم‌السلام.

منابع: إسعاف الراغبین ص 116/ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة.

13- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَفْضَلُ نِساءِ أَهْل الجَنَّةِ: مَرْیَمُ وَآسیةُ وَخَدیجَةُ وَفاطِمَة.

بهترین زنان اهل بهشت مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه هستند.

منابع: سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 126/ذخائر العقبى: ص 44.

14- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ الجَنَّةَ فاطِمَة».

أوّلین کسی که وارد بهشت می‌شود، فاطمه است.

منبع: ینابیع المودّة ج2 ص322 باب56.

15- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «المَهْدِیِ مِنْ عِتْرَتی مِنْ وُلدِ فاطِمَة».

مهدی از عترت من از ولد فاطمه است.

منبع: الصواعق المحرقة ص237.

16- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطـــَمَ ابْنَتِی فاطِمَـــة وَ وُلدَهـــا وَ مَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِکَ سُمّیَتْ فاطِمَة.

خدای تبارک و تعالى آتش را بر دخترم فاطمه و پسرانش و کسی که آنان را دوست بدارد دور و منع کرده است، و به همین دلیل است که اسمش فاطمه است.

منبع: کنز العمال ج6 ص 219.

17- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة أَنْتِ أَوَّلُ أَهْلِ بَیْتی لُحُوقاً بِی».

ای فاطمه، تو أوّلین نفری هستی که از عترتم بعد از من به نزد من می‌آیی.

منابع: حلیة الأولیاء ج 2 ص 40/ صحیح البخاری کتاب الفضائل/کنز العمّال ج 13 ص 93/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97.

18- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی یَسُرُّنِی ما یَسُرُّها».

فاطمه پاره تن من است، هر چه او را خوش حال کند مرا خوش می‌کند.

منابع: الصواعق المحرقة ص 180 و 232/ مستدرک الحاکم / معرفة ما یجب لآل البیت النبوی من الحق على من عداهم ص 73/ ینابیع المودّة ج 2 باب 59 ص 468.

19- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة سِیِّدةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنِّة».

فاطمه سرور زنان أهل بهشت است.

منابع: صحیح البخاری ج 3 کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص 1374/ مستدرک الصحیحین ج 3 باب مناقب فاطِمَة ص 164/ سنن الترمذی ج 3 ص 226/ کنز العمّال ج 13 ص 93/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ الجامع الصغیر ج 2 ص 654 ح 5760/ سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 123/ الصواعق المحرقة ص 187 و 191/ خصائص الإمام علیّ للنسائی ص 118/ ینابیع المودّة ج 2 ص 79/ الجوهرة فی نسب علیّ وآله ص 17/ البدایة والنهایة ج 2 ص 60.

20- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّی فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِی».

فاطمه پاره وجود من است، هر چه او را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است.

منابع: صحیح البخاری ج 3 کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص 1374/ خصائص الإمام علیّ للنسائی ص 122/ الجامع الصغیر ج 2 ص 653 ح 5858/ کنز العمّال ج 3 ص 93 ـ 97/ منتخب بهامش المسند ج 5 ص 96/ مصابیح السنّة ج 4 ص 185/ إسعاف الراغبین ص 188/ ذخائر العقبى ص 37/ ینابیع المودّة ج 2 ص 52 ـ 79.

21- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة خُلِقَتْ حورِیَّةٌ فِیْ صورة إنسیّة»

فاطمه یک حوریّه خلق شد به صورت إنسان.

منبع: مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 296.

22- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة حَوْراءُ آدَمیّةَ لَم تَحضْ وَلَمْ تَطْمِث».

فاطمه حوریّه إنسیّه است، حیض و نفاس ندارد.

منابع: الصواعق المحرقة ص 160/ إسعاف الراغبین ص 188/ کنز العمّال ج 13 ص 94/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97.

23- قال رسول اللّه  صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة أَحَبُّ إِلیَّ مِنْکَ یا عَلِیّ وَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْها».

فاطمه از تو یا علی نزد من محبوب تر است، و تو نزد من از او عزیزتر می‌باشی.

منابع: مجمع الزوائد ج 9 ص 202/ الجامع الصغیر ج 2 ص 654 ح 5761/ منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ أسد الغابة ج 5 ص 522/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 79/ الصواعق المحرقة الفصل الثالث ص 191.

24- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی وَهِیَ قَلْبِیْ وَهِیَ روُحِی التی بَیْنَ جَنْبِیّ».

فاطمه پاره وجود من است، او قلب من است و روحی که بین من است.

منبع: نور الأبصار ص 52.

25- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة سیِّدَةُ نِساءِ أُمَّتِی».

فاطمه سرور زنان أمّت من است.

منابع: سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 127/صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة، باب مناقب فاطمة/مجمع الزوائد ج 2 ص 201/إسعاف الراغبین ص 187.

26- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی یُؤلِمُها ما یُؤْلِمُنِی وَ یَسَرُّنِی ما یَسُرُّها».

فاطمه پاره وجود من است، هر چه او را بیازارد مرا آزرده است و هر چه او را مسرور گرداند مرا مسرور کرده است.

منبع: مناقب الخوارزمی ص 353.

27- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی».

فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است.

منابع: السنن الکبرى ج 10 باب من قال: لا تجوز شهادة الوالد لولده ص 201/ کنز العمّال ج 13 ص 96/نور الأبصار ص52/ ینابیع المودّة ج 2 ص 322.

28- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَهْجَةُ قَلْبِی وَابْناها ثَمْرَةُ فُؤادِی».

فاطمه بهجت و سرور قلب من است و دو پسرش میوه دل من هستند.

منبع: ینابیع الموّدة ج 1 باب 15 ص 243.

29- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة لَیْسَتْ کَنِساءِ الآدَمیّین».

فاطمه مثل زنان آدمیان نیست.

منبع: مجمع الزوائد ج 9 ص 202.

30- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ یَغْضِبُ لِغَضَبَکِ».

ای فاطمه، خدا با غضب تو غضبناک می‌شود.

منابع: الصواعق المحرقة ص 175/ مستدرک الحاکم، باب مناقب فاطمة / مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 351.

31- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة إِنّ اللّهَ غَیْرُ مُعَذِّبِکِ وَلا أَحَدٍ مِنْ وُلْدِکِ».

ای فاطمه خدا نه تو را عذاب می‌دهد نه کسی از پسرانت را.

منابع: کنز العمّال ج13 ص96/ منتخب کنز العمّال بهامش مسند أحمد ج5 ص97/ إسعاف الراغبین بهامش نور الأبصار ص118.

32- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «کَمُلَ مِنَ الرِّجال کَثِیرُ وَ لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النساءِ إِلاّ أَرْبَع: مَرْیـــم وَ آسِیَة وَ خَدیجـــَة وَ فاطِمـــَة»

از مردان خیلی به کمال رسیدند، ولی از زنان فقط 4 نفر: مریم و آسیه و خدیجه و فاطمه.

منبع: نور الأبصار ص 51.

33- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «لیلة عرج بی إلى السماء رأیت على باب الجنّة مکتوبا : لا إله إلا الله محمّد رسول الله علیّ حبیب الله  الحسن والحسین صفوة الله فاطمة خیرة الله على مبغضیهم لعنة الله»

شبی که به معراج رفتم بر در بهشت دیدم نوشته شده بود: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علی ولی الله، حسن و حسین مصطفایان خدا، فاطمه برگزیده خدا، لعنت خدا بر مبغضین آنان.

منابع: تاریخ بغداد: 1/259 تاریخ دمشق: 14/170 لسان المیزان: 5/70

34- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «لو کان الحسن شخصا لکان فاطمة، بل هی أعظم، إن فاطمة ابنتی خیر أهل الأرض عنصرا و شرفا و کرما».

اگر نیکویی شخص بود، فاطمه می‌بود، بلکه او أعظم است، فاطمه دختر من بهترین اهل زمین است در کرم و عنصر و شرف.

منبع: مقتل الحسین : 1/60.

35- خرج رسول الله صلى الله علیه وآله و هو آخذ بید فاطمة سلام الله علیها فقال: «من عرف هذا فقد عرفها و من لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمّد وهی قلبی و روحی التی بین جنبی».

پیامبر أکرم (ص) خارج شدند در حالی که دست حضرت فاطمه (س) را گرفته بودند، سپس فرمودند: هر کس او را می‌شناسد شناخته است و هر که که او را نمی‌شناسد پس او فاطمه دختر محمد است و او قلب من است و روحی که بین من است.

منبع: الفصول المهمّة : 146 نور الأبصار : 53

36- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «إنّما سمّیت فاطمة لأنّ الله عزّوجلّ فطم من أحبّها من النّار»

فاطمه، فاطمه نامیده شد چون که خدا محبّان او را از آتش دور گردانیده است.

منبع: مجمع الزوائد : 9/201

37- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «أتانی جبرئیل قال : یا محمّد إنّ ربّک یحبّ فاطمة فاسجد فسجدت ثمّ قال: إنّ الله یحبّ الحسن والحسین فسجدت ثمّ قال: إنّ الله یحبّ من یحبّهما.

جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمّد، خدا فاطمه را دوست دارد، پس سجده کن، سجده کردم، سپس گفت: خدا حسن و حسین را هم دوست دارد، پس سجده کردم، سپس گفت: خدا دوست دارد هر کس که آن دو را دوست بدارد.

منبع: لسان المیزان : 3/275

38- قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «إن فاطمة شعرة منی فمن آذى شعرة منی فقد آذانی و من آذانی فقد آذى الله و من آذى الله لعنه ملء السماوات و الأرض.

فاطمه مویی از من است، پس کسی که مویی از من را بیازارد مرا آزرده است و کسی که مرا بیازارد خدا را آزرده است و کسی خدا را بیازارد خدا او را به اندازه زمین و آسمان لعنتش می‌کند.

منبع: حلیة الأولیاء : 2/40

39-  قال رسول الله صلى الله علیه وآله: «یا سلمان، حبّ فاطمة ینفع فی مئة من المواطن أیسر تلک المواطن: الموت و القبر والمیزان و المحشر و الصراط و المحاسبة فمن رضیت عنه ابنتی فاطمة رضیت عنه و من رضیت عنه رضی الله عنه و من غضبت علیه ابنتی فاطمة غضبت علیه و من غضبت علیه غضب الله علیه یا سلمان ویل لمن یظلمها و یظلم بعلها أمیر المؤمنین علیا و ویل لمن یظلم ذرّیتها و شیعتها».

ای سلمان، حبّ فاطمه در 100 جا نافع و مفید است، میسّرترین و راحت‌ترین آنجاها: هنگام مردن، در قبر، در میزان، در محشر، در صراط، در محاسبه، پس هر که که دخترم فاطمه از او راضی شود من هم از او راضی می‌شوم و کسی که من از او راضی شوم خدا از او راضی می‌شود و هر کس که دخترم فاطمه بر او غضب کند من هم بر او غضبناک می‌شوم و هر کس که من بر او غضبناک شوم خدا بر او غضبناک می‌شود. ای سلمان وای بر کسی که به او و به شوهر او أمیر المؤمنین علی ظلم و ستم کند و وای بر کسی که به نسل و شیعه او ظلم و ستم کند.

منابع: فرائد السمطین: 2 باب 11 ح 219 کشف الغم: 1/467

40- قرأ رسول الله صلى الله علیه وآله هذا الآیة: «فی بیوت أذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه» فقام إلیه رجل فقال: أی بیوت هذه یا رسول الله؟ قال: بیوت الأنبیاء، فقام إلیه أبوبکر فقال: یا رسول الله أهذا البیت منها ؟- مشیرا إلى بیت علی و فاطمة علیهما السلام- قال: نعم من أفاضلها»

رسول خدا (ص) این آیه را خواند: (در خانه‌هائی که خدا اجازه داده است که بالا روند و ذکر او در آنها به بزرگی یاد شود) پس کسی بلند شد و سؤال کرد: کدام بیوتی هستند اینها یا رسول الله ؟ فرمودند: بیوت أنبیاء. پس ابوبکر بلند شد و گفت: یا رسول الله این خانه هم ضمن آنان است؟ -اشاره به خانه حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام کرده بود- پیامبر (ص) فرمودند: بله از بهترینان آن بیوت است.

منابع: الدر المنثور : 6/203 تفسیر آیة النور، روح المعانی: 18/174 تفسیر الثعلبی: 7/107 الکشف والتبیان للمسفوی :



تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395برچسب:, | 23:14 | نویسنده : طلاب بسیجی |

 

 

 

 

 

 

 

 

خلیلی در سال ۱۳۷۱ در استان تهران متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد.علی خلیلی از سنین نوجوانی با موسسه فرهنگی دینی بهشت آشنا شده و وارد این مجموعه ی فرهنگی شد. او که انگیزه و استعداد خوبی در انجام فعالیت های فرهنگی داشت خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل شد و پس از اخذ مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه امام محمد باقر(ع) شد)

شام نیمه شعبان تصمیم می گیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله خاک سفید تهران بدرقه کند. شاید نگران بود. اضطراب اینکه نکند نیمه های شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطرساز باشد. غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند. اما در میان راه متوقف شد. غیرتش به جوش آمد. عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند. دخترک وحشت زده استمداد می طلبید. تاب نیآورد. امر به معروف کرد. محل نگذاشتند. طاقت نیآورد. جلو رفت. جامه به دندان گرفتند و گریختند. دخترک دامنش آلوده نشد. اما لحظاتی بعد...قمه جاهلی و اب دیده دیوان و ددان، خون علی را بر زمین ریخت. ماهها گذشت؛ تا در خلسه بهاری نوروز زهرائی سلام الله علیها، نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد. علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند؛ " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی.... و الخ" و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق. اماعلی جان داد چون نخواست و نمی توانست بی غیرت باشد. ابرو در هم کشید و جان بر کف نهاد چرا که دفاع از ناموس را فتوای اخلاق و حکم دین می دانست و خونش را نیز در راه دفاع از غیرت و مردانگی اهدا کرد. *علی عزیز شهید غیرت است نه شهید امر به معروف.* اهل ظاهر شاید در آن لحظه به بیش از تذکر لسانی فهم نمی کردند. اینکه به حکم امر به معروف اگر ضرر جانی داشت نباید خطر کرد. عافیت اندیشی فقط یک انسان را فدا نمی کند؛ غیرت را به خاک می کشد. ماجرا اینجا تذکر لسانی نبود. قصه دفاع از ناموس بود که تاب از علی ربود. خون علی از رگ غیرتش جاری شد تا روح بلند مردان با غیرت زنده بماند. رخ گلگونش راز ماندگاری قلندری و رستم صولتی است. با خونش حرفها زد؛ نقشی ماندگار...در طلب ما بی زبانان امت پروانه ایم/ سوختن از عرض مطلب پیش ما آسانتر استعلی

 

.

 



تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395برچسب:, | 19:59 | نویسنده : طلاب بسیجی |

 

اما سوالی که ذهن اکثر طلاب و نیز این حقیر را مشغول کرده است تعریف طلبه انقلابی ونیز نقطه مقابل آن حوزه ی انقلاب زدا و طلبه ضد انقلاب است.

سعی شده است مؤلفه هایی مطرح شود که  مهم تر و پرتکرار تر از دیگر عوامل بوده و رابطه دو سویه دارند. یعنی داشتن آن ها مثبت و نداشتن آنها نشانه انقلاب زدایی است.

مؤلفه اول: انقلابی گری،دردیدار اخیر مقام معظم رهبری با مجمع نمایندگان طلاب ،یکی ازنکات مهم اشاره شده توسط حضرتشان این است که انقلاب توسط طلاب حوزه علمیه فراگیر شد و اگر حوزه نبود این انقلاب فراگیر نمی شد.علتش این است که طلبه ها منبر و تبلیغ دارند که دیگر اقشار این را ندارند مردم عوام و نیز دانشجویان تاثیر زیادی در انقلاب دارند عوام به دلیل نداشتن بدنه اجتماعی قوی این اثر گذاری را ندارند، حال بعد از این فرمایش به ذهن می رسد اولین نکته طلبه انقلابی این است که یک طلبه در درجه اول باید آرمان ها و اهداف انقلاب را بشناسد و در درجه بعدی در تریبون ها و منابر آن را تبلیغ کند زیرا طبق فرمایشات گذشته امام خامنه ای لازمه حفظ انقلاب و حرکت صحیح و سریع انقلاب این است که مردم آرمان ها و اهداف آن را به خوبی بشناسند.

مؤلفه دوم: که در همان جلسه مطرح شده است روحیه استکبار ستیزی در طلاب و حوزه ی علمیه است، که امام خامنه ای بیان می کنند که حوزه ها باید استکبار ستیز باشند و بدانند که استکبار با اصل انقلاب دشمن است.

پس طلبه انقلابی با توجه به این مؤلفه یعنی طلبه ای که ایمان به این داشته باشد که استکبار هرگز نمی تواند دست از دشمنی با انقلاب بردارد تا جایی که اصل انقلاب را نابود کند و شاید طبق تعابیر گذشته مقام معظم رهبری آن خطری که حوزه را تهدید می کند همان است که برخی از بزرگان حوزه، فکر استکبار ستیزی را از ذهن خود بیرون کنند و به پیمان های پوشالی و توخالی دشمن اعتماد کرده امید دوستی و صمیمیت از دشمن داشته باشند. طبیعی است با این روحیه وترویج آن در منابر آرمان اصلی انقلاب که استقلال کشور است زیرسوال رفته و به خودی خود انقلاب در خوشبینانه ترین حالت استحاله و بدبینانه ترین آن نابود خواهد شد.

مقام معظم رهبری در رابطه با همین استقلال و داشتن روحیه عزت و استقلال ملی می فرمایند قبل از انقلاب (قطعات هواپیماها را وقتی میخواستند تعمیر کنند، قطعه‌های دربسته را -یعنی یک قطعه‌ی بزرگ که متشکّل است در درون خودش از مثلاً چهل پنجاه قطعه- حق نداشتند باز بکنند؛ این قطعه‌ی دربسته را در هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، آنجا عوض میکردند و برمیگرداندند. یعنی هُمافر ایرانی، افسر فنّی ایرانی حق نداشت به این قطعه دست بزند  تا ببیند چه هست و چه‌جوری باید عمل کند؛ تفکّر قبل از انقلاب این‌جوری بود. انقلاب آمد ورق را برگرداند؛ به ایرانی شخصیّت داد، هویّت داد، جرئت داد)

مؤلفه سوم: پرهیز از افراط در عمل واهانت به مقدسات ومراجع: یکی از مؤلفه های اصلی انقلابی گری در سخنان امام خامنه ای این است که یک فرد انقلابی و در راس آن طلبه انقلابی باید از افراط به دور باشد و نیز از توهین به مقدسات که از جمله آن مقدسات مراجع می باشد خودداری کند. توهین و خرده گیری به مراجع کاری مزموم است که افراط در طلبه ها را به دنبال دارد وگاه با توجیهاتی به عنوان انتقاد و یا احساس مسولیت انجام می پذیرد که مقام معظم رهبری آن را قبیح می دانند و طلبه انقلابی را از آن منع می کنند. باید دانست که انتقاد شرایطی دارد که بدون آن انتقاد تبدیل به تهمت و یا بدبینی می شود.

مؤلفه چهارم: ثبات قدم و حفظ رابطه خود با انقلاب، یکی از مؤلفه هایی که مقام معظم رهبری بیان می فرمایند این است که طلبه انقلابی در راه حفظ ونشر معارف انقلاب که همان آرمان ها و اهداف است ثبات قدم داشته باشد و رابطه خود با انقلاب را حفظ کند. برخی شبهه می کنند که آخوند نباید حکومتی باشد و این همان تفکر ناصحیح و ضد انقلاب است که باید اصلاح شود آخوند حکومتی از دید دشمنان کسانی هستند که از هویت انقلاب و نظام دفاع می کنند و خود را جدای از آن نمی دانند. درحالیکه امام خامنه ای می فرایند روحانیت و طلاب باید با تمام وجود از آرمان های انقلاب دفاع کنند. و طلبه هرگز نباید فکرکند که دین از نظام جداست و یا خود را از نظام جدا و مستقل بداند.

در تمام موارد اگر کسی با این معیار ها عمل کند می توان گفت شاخصه های مهم انقلابی گری را دارد و اگر برخلاف آنها عمل کند و یا اعتقاد داشته باشد می توان گفت روحیه انقلابی ندارد و انقلاب زدا است



تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395برچسب:طلبه انقلابی , | 19:50 | نویسنده : طلاب بسیجی |

 

 

 

استاد پناهیان با استدلال قرانی به این مطلب اشاره کردن که حتی تصور کردن جدا بودن دین از سیاست ناممکن میباشد .

شاهد این مدعی سیره پیامبر گرامی اسلام میباشد پیامبر گرامی اسلام بعد از عقبه دوم اولین کاری که کردنند انتخاب 12فرمانده به عنوان نقبا بود به عبارتی اولین فعل رسول اکرم کار سیاسی بود .

ایشان ضمن استدلال کردن به اسوره مبارکه نسا آیه 65بیان این مطلب که در قرآن کریم 11 مرتبه خداوند میفرمایند فاتقواالله واطیعونِ بیان کردنند مشکل اصلی کافران اطاعت از پیامبر بود وقصد پیامبر هم دقیقا تشکیل حکومت بود که مطیع بودن فقط محقق میشد .

همچنینبا بیان این مطلب  امام رضا در کتاب وسایل الشیعه می فرمایند فتنه ای در میان شیعیان اتفاق می افتد که خطرش از دجال بدتر است این فتنه این است که در جامعه شیعی اتفاق خواهد افتاد این فتنه جامعه شیغی را فریب می دهد مهمترین

مشخصه این فتنه امام رضا میفرمایند از کسانی که راه مودت ما اهل بیت را بر گزینند کسانی هستن که فتنه انان از دجال شدیدتر است راوی حدیث میگوید پرسیدم چگونه فتنه میکنند دوستی کردن با دشمنان اهل بیت ودشمنی کردن با دوستان اهل بیت این امر زمانی اتفاق خواهد افتاد که حق با باطل با هم در آمیخته شود وجدا کردن آن از هم سخت باشد همچنین در روایت دیگر امده که شعار سامری امت پیامبر لاقتال هست ولی شعار فتنه سامری لا مساس بود سوره مبارکه طه ایه (97) بااین نتایج همان طور که ستارگان هدایت اهل بیت معصومین مارا در این امر هدایت فرمودنند  پیامبر ما واهل بیت ما سوای شخصیت اخلاقی که داشتن بزرگ ترین شخصیت های نظامی وسیاسی بودن شاهد این مدعی زیارت جامعه کبیره اهل بیت است که میفر مایند یا ایها السیاس العباد ای سیاست مدار تریت بندگان خداوند این به چه معنی است ؟ آیا معنی غیر از این میتوان برداشت کرد سیاست همان دیانت ودیانت همان سیاست است .

   
   

 

 



تاريخ : دو شنبه 2 اسفند 1395برچسب:جدای دین از سیاست , | 1:10 | نویسنده : طلاب بسیجی |